نویسندگان : سید علی نقی ایازی، نیکوسادات هدایی



 

ایدئولوژی عبارت از سیستمی از ایده‌ها و قضاوت‌ها‌ی روشن و صریح و عموماً سازمان یافته که موقعیت‌ یک گروه یا جامعه را توصیه، تفسیر، تشریح و اثبات می‌کند. این سیستم با الهام و تأثیرپذیری شدید از ارزش‌ها، جهت‌یابی معین و مشخصی را برای کنش اجتماعی‌ای می‌دهد که گروه یا آن جامعه پیشنهاد می‌کند.(1)
این سیستم ایده‌ها و قضاوت‌ها به کسانی که در وضعیت و موقعیت معینی زندگی می‌کنند این امکان را می‌دهد که موقعیت خود را بهتر تعریف و معنا و مفهوم آن را بهتر درک کنند و نیز آن را به اثبات برسانند. ایدئولوژی با منابع شخصی و جمعی افراد در ارتباط است: از این رو با حالات روانی مرتبط است. این حالات به دو گونه‌اند:
الف) اضطراب‌آمیز و نگران کننده که بر اثر تغییرها اجتماعی و ناامنی و تردید به صورت ترس و دلهره در می‌آیند که منجر به به وجود آمدن ایدئولوژی از نوع محافظه‌کارانه یا ارتجاعی می‌شود.
ب) تهاجمی و خشن که نتیجه و ثمره‌ی دوره طولانی از محرومیت فردی و جمعی است که باعث به وجود آمدن ایدئولوژی از نوع اصلاح طلب یا انقلابی می‌شود.
ایدئولوژی به وجود آورنده‌ی پدیده‌ای جمعی به نام ماست: از این رو مردم را به گردهمایی دریای جمع می‌خواند، جایی که افراد می‌توانند یکدیگر را بشناسند و به آنان روحیه و احساسی قوی و استوار داده شود.(2)
هر جامعه یک ایدئولوژی بنیادی دارد که از مجموعه‌ای از باورها و ارزش‌ها ترکیب می‌شود. ایدئولوژی‌ها می‌توانند به حفظ وضع موجود کمک کنند، ولی اگر باورها و ارزش‌ها‌ی آن جامعه با نیازهای جامعه‌ی دیگر سازگار نباشد، خود محرک دگرگونی می‌شوند.(3)
ایدئولوژی خود مکان اصلی پیدایش ارزش‌های جدید به حساب می‌آید. ارزش‌های نوین که اغلب منتشر، ولی در حالت خفته به سر می‌برند و سرانجام در قالب یک طرح ایدئولوژی قابل توجیه ظاهر می‌شوند. البته گاهی آنچه را ارزش‌های جدید می‌نامیم، در واقع، همان ارزش‌های قدیمی یا موجودند که ایدئولوژی در قالب جدیدی به تعریف مجدّد آنها می‌پردازد و یا به آنها مفهومی خاص می‌دهد که پیش از این به صورت ضمنی وجود داشته‌اند.(4)
ایدئولوژی در درون فرهنگ به عنوان مجموعه‌ای کاملا به هم پیوسته، هماهنگ و سازمان یافته از ادراکات و تجلّی بخش و ارائه کننده‌ی دیدگاه‌های به حساب می‌آید.
ایدئولوژی با بازیگران اجتماع و کسانی که کوشش دارند اثراتی بر جامعه‌ی تاریخی خود بگذارند، تهیه و اشاعه می‌یابد و با ارائه‌ی کنش جمعی که از یک طرف باعث به وجود آمدن اطمینان در حالات اضطرابی خفیف می‌گردد و از طرف دیگر باعث فرونشاندن خشم و احساسات و حالات تهاجمی می‌شود، سعى در ارضای حالات روانی دارد.
هدف ایدئولوژی این است که کنش تاریخی جامعه را تهییج و تحریک کند.(5) در نهایت، ایدئولوژی هم قادر است آگاهی حقیقی را به وجود آورد و هم آگاهی کاذب را؛ بنابراین ایدئولوژی فی‌نفسه و به خودی خود نه منشأ از خود بیگانگی است و نه روشنی بخش و صافی‌بخش ذهن، بلکه تمام اینها، خود به محیط قالب و کادری که ایدئولوژی در آن عمل می‌کند بستگی دارد، ولی از آنجا که ایدئولوژی در به وجود آوردن آگاهی واقعی مؤثر است، آن را به عنوان عامل دگرگونی اجتماعی مورد مطالعه می‌کنند.(6)
در یک جامعه پیچیده برخورد ایدئولوژی‌ها ارتباط پیدا می‌کند با برخورد خرده گروه‌هایی که می‌خواهند نظریه‌ی خود را به اکثریت بقبولان‌اند و در نهایت، اداره جامعه را به دست گیرند. از این رو به مجموعه‌ی خاصی از پدیده‌ها از قبیل ارزش‌ها ، سمبل‌ها و ساخت‌ها ارتباط پیدا می‌کند. در اینجا بعضی از ایدئولوژی‌ها بدون آنکه تأثیری داشته باشند ظهور می‌نمایند و آن گاه به زوال می‌رسند، در حالی که بعضی دیگر تاریخ را عمیقاً تحت تأثیر قرار می‌دهند.
عوامل و شرایط مساعد و نامساعد بر کنش ایدئولوژی بدون شک فراوان‌اند و گاهی ناپیدا و فهم آنها آسان نیست.(7)

پی‌نوشت‌ها:

1. همان، ص 99.
2. علی اصغر کیا؛ تغییرات اجتماعی؛ ص32.
3. بروس کوئن؛ درآمدی به جامعه‌شناسی؛ ص332.
4. علی اصغر کیا؛ تغییرات اجتماعی؛ ص 34.
5. گی روشه؛ تغییرات اجتماعی: ص 82-85.
6. همان، ص 105.
7. همان، ص 117.

منبع مقاله :
ایازی، علی نقی؛ سادات‌هدایی، نیکو، (1393)، درآمدی بر مفهوم تغییرات اجتماعی در قرآن، قم: چاپخانه‌ی مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول